مفاهیم نوآوری: واسطه های نوآوری

واسطه (broker) در ادبیات روزمره اقتصادی ایران امروز مفهوم چندان دلنشینی نیست. واسطه‌ها متهم هستند به ارزش خلق نکردن اما خوب پول گرفتن. این است که مثلا در اخبار میخوانیم که فلان مقام مسئول از اینکه حجم بالایی از اقتصاد به واسطه گری اختصاص یافته، اظهار تاسف نموده است. بگذریم که عمری است شغل آباء و اجدادی مردمان این سرزمین همین واسطه گری بوده؛ و اصلا عبور جاده ابریشم هم از این سرزمین بی‌حکمت نبوده است، مساله بالاتر این است که واسطه‌ها اگر به اقتضای شغلشان عمل کنند، اتفاقا بسیار هم ارزش‌افزا و نقش آفرین هستند. برای توضیح نقش واسطه‌ها در یک کلمه میتوان گفت آنها هزینه معاملات (Transaction Costs) را به شدت کاهش می‌دهند. مثلا شما وقتی می‌خواهید خودروی شخصی دست دومتان را بفروشید، یا باید به روزنامه‌ها و سایت‌های تبلیغی، سفارش آگهی بدهید (هزینه تبلیغات)، یا باید به محل‌های اختصاصی موجود در شهرها و روستاها بروید و شاید با صرف ساعت‌ها و حتی روزها یک نفر مشتری را بیابید (هزینه جستجوی مشتری). در مرحله بعد باید با کلی استرس و نگرانی اجازه دهید فرد مشتری سوار بر خودروی شما شود و آن را بیازماید (مواردی وجود داشته که فرد در قامت مشتری آمده اما در واقع دزد یا حتی جانی بوده است) (هزینه نگرانی و استرس). تازه پس از آن نوبت به تنظیم قرارداد می‌رسد که اینجا نیز باید از یک کارشناس حقوقی مشورت گرفت تا قراردادی محکم و غیر قابل خدشه تنظیم نماید (هزینه تنظیم قرارداد). و این داستان می‌تواند باز هم ادامه بیابد. اما واسطه‌ها بخاطر پیشرفت در منحنی یادگیری و کسب سرمایه اجتماعی و اعتماد مشتریان، فعالیت‌های بالا را با هزینه‌ای بسیار کمتر و در زمانی بسیار سریعتر به انجام می‌رسانند و این دقیقا همان ارزش افزوده‌ای است که از یک واسطه انتظار می‌رود.
دنیای نوآوری هم خود را دارد. اول اینکه یادمان باشد در عصر نوآوری باز به سر می‌بریم. نوآوری باز یعنی پذیرفته ایم که هیچ بنگاهی همه شایستگی ها و منابع لازم را برای محقق ساختن همه برنامه‌های نوآورانه خود ندارد و لاجرم می‌بایست برای تحقق آنها به سمت دیگر موسسات و شرکتهای پیرامون خود دست همکاری و تعامل دراز کند. دوم اینکه وقتی پای “تعامل” به میان می‌آید، یعنی به زودی کار به “معامله” هم کشیده می‌شود؛ و وقتی حرف از معامله است، واسطه‌ها می‌توانند هزینه معامله را به کمترین سطح برسانند. اجازه دهید کمی بیشتر توضیح بدهم.
فرض کنید شرکت الف در برنامه خود چنین هدفگیری نموده است که تا انتهای سال محصول جدیدی را به بازار عرضه کند. اگر آن محصول اجزا و قطعات مختلفی داشته باشد، ارایه کردن آن محصول جدید لزوما به معنای تولید همه ریزقطعات و ریز اجزای آن توسط خودش نیست، راهبرد کوتاه‌تر، جذاب‌تر و احتمالا اقتصادی‌تر این است که کار توسعه و ساخت برخی از ریز اجزا و قطعات را به شرکت‌ها و موسساتی بسپرد که در تولید قطعات مشابه شایستگی‌ها و دانش بیشتر و عمیق‌تری دارند. از اینجا وارد فاز “جستجو” برای یافتن بهترین تولیدکنندگان ریزقطعه یا جزء مورد نظر می‌شود. فرآیندی که می‌تواند خودش به اندازه توسعه داخلی آن قطعه زمان‌بر و پرهزینه باشد. اینجاست که پای یک واسطه نوآوری به میان کشیده می‌شود. واسطه های نوآوری در فضای حد فاصل عرضه کنندگان و متقاضیان محصولات و خدمات نوآورانه قرار می‌گیرند و هزینه معامله بین این دو را به تمام معانیای که در مثال بالا (فروش خودرو) نام بردم، کاهش می‌دهند.
واسطه گری نوآوری کسب وکاری است که در کشور ما نیز به تازگی رونق یافته است. همزمان با شدت گرفتن تحریم‌های ظالمانه نظام سلطه علیه کشورمان، بنگاه‌های بزرگ گرایش بیشتری به سمت تامین تجهیزات مصرفی و مواد اولیه مورد نیازشان از داخل کشور یافته اند. جالب اینکه کشور به دلیل برخورداری از ظرفیتهای صنعتی، فناورانه و دانشی قوی در بسیاری موارد توانایی تامین نیازهای صنایع بزرگ را دارد، اما آنچه این دسترسی را با دشواری و کندی مواجه میساخت، فقدان کارگزاران و واسطه هایی بود که بتوانند دست شرکتهای بزرگ را در دست شرکت‌های دانش بنیان و نوآفرین (استارتآپ) بگذارند.
🔸 واسطه‌­های نوآوری فقط عرضه­‌کنندگان و متقاضیان یک محصول فناورانه را بهم وصل نمی­‌کنند، بلکه در بسیاری موارد شکل‌­گیر “همکاری‌­های فناورانه” و “شبکه‌های نوآوری” هم مرهون خدماتی است که این واسطه­‌ها ارائه می­‌کنند. توضیح این مساله به این شکل است که وقتی شرکت الف، نیاز فناورانه خود را به واسطه نوآوری منتقل می­‌کند، محتمل است که واسطه بتواند تامین ­کننده‌­ای را برای برآوردن آن تقاضا پیدا کند. اما اگر تامین‌­کننده‌­ای وجود نداشت، چاره چیست؟ در این طور مواقع واسطه‌­ها، به سرعت و بر اساس تحلیلی که از سطح توانمندی آن فناوری یا کالای فناورانه در سطح جامعه در دسترس خودشان دارند، اقدام به طرح‌ریزی یک همکاری فناورانه به منظور برآورده کردن آن نیاز می‌­کنند. مثلا ممکن است فناوری مورد تقاضا تا مرحله آزمایشگاهی توسعه پیدا کرده باشد و اینک برای توسعه مراحل آتی نیازمند یک تیم مهندسی، یک سرمایه‌­گذار صنعتی و یک تیم متخصص تجاری‌­سازی باشد. واسطه‌­های نوآوری اینجا وارد عمل می‌شوند و چنین همکاری و ائتلافی را حول محور محقق ساختن و تجاری‌­سازی یک فناوری شکل می­‌دهند.

🔸 نکته جالب این است که واسطه­‌های نوآوری هم برای شرکت‌­های بزرگ ارزش­‌آفرین­‌اند و هم برای شرکت‌­های نوآفرین و نوپا.
شرکت‌­های بزرگ به واسطه‌­ها نیازمندند چون عموما در دایره بسته بنگاه خود قفل شد‌ه‌­اند و چندان از اوضاع و احوال شرکت‌های نوپا که می‌­توانند خون تازه‌­ای در رگ­‌های سازمان­‌های بزرگ و فرسوده جاری کنند، مطلع نیستند. از سوی دیگر، مشکل همیشگی استار‌ت‌­آ‌‌‌‌پ‌ها و شرکت‌های نوآفرین این است که دستشان به شرکت‌­های بزرگ نمی‌­رسد و یا اگر برسد با مانع عدم اعتماد و باور شرکت‌­های بزرگ به توانمندی­‌هایشان مواجه می‌­شوند. در هر دو سو، این واسطه­‌های نوآوری هستند که می­‌توانند شکاف بوجود آمده را پر کنند: از یکسو پنجره فرصت شرکت‌­های نوپا و نوآفرین را به روی شرکت‌­های بزرگ بگشایند و از سوی دیگر فرصت ارایه و معرفی این بنگاه‌­های نوآفرین را نزد بنگاه‌های بزرگ و برای آن‌ها فراهم آورند.

🔸 با این­‌حال، کسب‌­وکار واسطه‌­گری نوآوری، کسب­‌وکار بی دردسری نیست. آن‌ها از یکسو باید بر بحران بی­‌اعتمادی بنگاه‌­های بزرگ غلبه کنند و به آ‌نها بباورانند که می­توانند فرصت‌­های جذاب و نابی را پیش روی آن‌ها بگشایند. از سوی دیگر باید بر روحیه بی‌­اعتمادی فناوران و مخترعان جوان غلبه کنند و آن‌ها را قانع سازند که تا بخشی از دانش یا ابتکار خود را افشا نکنند، هیچ واسطه­‌ای نخواهد توانست به آن‌ها برای خرید اختراعشان، یا تامین مالی برای تکمیل و نهایی‌­سازی آن کمک کند. مخترعان و فناوران جوان در همه بوم­‌ها (و نه صرفا زیست­‌بوم کشورهای در حال توسعه)، با نگرانی افشاء و سرقت ایده­‌هایشان مواجه هستند، و این در حالی است که واسطه نوآوری برای کمک به مخترع جوان لاجرم نیاز دارد تا قدری از ایده او بیشتر بداند تا بتواند مسیر مناسب برای تجاری‌­سازی یا تامین مقدمات لازم برای نهایی‌­سازی کارش را طراحی نماید. چالش سومی که پیش روی واسطه­‌های نوآوری است، چالش “دور خوردن” است. واقعیت این است که اگر طرفین عرضه­‌کننده و متقاضی نوآوری به حداقل‌­هایی از اخلاق حرفه‌­ای ملتزم نباشند، احتمال اینکه به قول قدیمی‌­ها شیطان گولشان بزند! و تصمیم بگیرند واسطه بخت برگشته را دور بزنند، هست. به طور طبیعی برای جلوگیری از بروز این قبیل خطاها، دولت­‌ها باید با وضع قوانین و مقررات لازم حمایت عملی و لازم را از این کسب­‌وکارها بعمل آورند. متاسفانه مانند بسیاری حوزه­‌های دیگر، وضعیت نهادی کشور برای حمایت از این قبیل مشاغل نو فراهم نیست، در نتیجه واسطه‌­های نوآوری مجبورند دست به تهیه و طراحی “تنظیمات اختصاصی” بزنند، یعنی قواعد بازی را خودشان تنظیم کنند، کاری که هم هزینه زیادی برای آنها دارد و هم احتمال آزمون و خطا در آن بالاست.

🔸 موضوع واسطه­‌های نوآوری موضوعی است که در ادبیات نوآوری در دنیا بدان توجه گردیده است، هرچند با عناوین مختلف نظیر مرزبان (boundry spanner)، میانجی (intermediary)، واسطه (broker)، شریک(partner)، بهم­رسان (matchmaker) از آن‌ها یاد شده است. به عنوان نکته آخر ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که کسانی این روزها تلاش می­‌کنند کسب­‌وکار واسطه­‌گری نوآوری را به اپلیکشین­‌ها یا تارنماهای اینترنتی بسپرند. در مورد میزان موفقیت این فرآیند به مطالعات جامعی برخورد نکرده­­‌ام، اما پیش‌­بینی من این است که همان‌طور که فناوری ویدیوکنفرانس نتوانست جای جلسات حضوری را بگیرد، وبگاه‌­های اینترنتی نیز نخواهند توانست جای واسطه­‌های انسانی را بگیرند، بلکه حداکثر می‌­توانند تکمیل­‌کننده و تسهیل­‌کننده کار واسطه­‌های انسانی باشند.

منبع: هادی نیلفروشان (عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی)

, , ,

Related Posts

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
فهرست