منظور از DevOps چیست؟

اگر شما هم در زمینهٔ توسعهٔ نرم‌افزار فعالیت داشته باشید، ممکن است آگهی‌های استخدام مهندس DevOps نظر شما را به خود جلب نموده یا حداقل سبب شده باشند تا از خود یا اطرافیان بپرسید که دوآپس چیست و یک متخصص این حوزه چه مسئولیت‌هایی دارا است و این همان چیزی است که در این این مقاله قصد داریم به بررسی‌اش بپردازیم.

برای درک بهتر این موضوع که مهندسان DevOps دقیقاً چه کاری انجام می‌دهند، بهتر است به چرخهٔ تولید نرم‌افزار نگاهی داشته باشیم اما پیش از آن، نیم‌نگاهی به تعریف این اصطلاح از ویکی‌پدیا خواهیم داشت:

در واقع DevOps یک فرایند تولید نرم‌افزار است که بر مبنای ارتباط و همکاری هرچه بیشتر میان تیم‌های تولید و توسعهٔ نرم‌افزار و تیم‌های اجرایی بنا شده است که در طی این فرآیند عملیاتی مانند Integration ،Testing و Deployment و همچنین اِعمال تغییرات زیرساختی به‌ صورت خودکار درمی‌آیند و در کل هدف از چنین فرایندی ایجاد فرهنگی است که در آن تولید، تست و انتشار نرم‌افزار به شیوه‌ای سریع، مداوم و مطمئن انجام شود.

حال بپردازیم به بررسی فرایند توسعهٔ نرم‌افزار به‌ طوری که این فرایند را می‌توان به پنج مرحلهٔ‌ اصلی تقسیم کرد که عبارتند از Planning ،Development ،Testing ،Deployment و Maintenance که در این میان، دو مرحلهٔ Planning و Maintenance بیشترین زمان مهندسین دوآپس را به خود اختصاص می‌دهند.

طرح ریزی یا Planning
در این مرحله از کار، تیمی متشکل از دولوپرها، مدیران تولید و … اهداف پروژه را تعریف و ترسیم نموده و ساختار کلی نرم‌افزار را تعیین می‌کنند و در این مرحله مهندس دوآپس باید از دانش فنی اعضای تیم و تسلط آن‌ها بر پلتفرم‌های مورد استفاده بهره برده و بررسی نماید که چگونه می‌توان در قالب یک سیستم جامع و یکپارچه به تمام اهداف مورد نظر تیم جامهٔ عمل پوشاند (در کل، این مرحله از کار یکی از مراحل زمان‌بر است.)

پس از اینکه شِمای کلی سیستم اولیه پیاده‌سازی و اجرا شد، مهم‌ترین مسئله هدایت تیم در جهت نحوهٔ‌ افزودن قابلیت‌ها و تکنولوژی‌های از قبل تولیدشده به این سیستم است. در واقع، مهندس دوآپس همواره باید به‌ دنبال راه‌کار‌هایی برای انجام خودکار فرآیندهای مختلف باشد تا بار انجام این کارها تا حد امکان از دوش اعضای تیم برداشته شود. در این مرحله، مهندس دوآپس باید پاسخ سؤالات زیر را بیابد:

– دو سرویس مختلف چگونه می‌توانند با هم در تعامل باشند؟
– برای مرتبط کردن این دو سرویس، از چه پروتکلی باید استفاده نمود؟
– آیا سخت‌افزاری که در اختیار ما قرار دارد پاسخگوی نیاز ما هست؟
– برای اینکه بتوانم در امر تولید به مهندسان کمک کنم، نیاز به چه چیزهایی دارم؟
– آیا سرویس مذکور به‌ اصطلاح Production-Ready خواهد بود؟
– آیا تمام دیپندنسی‌های مورد استفاده در نرم‌افزار برای ما ملموس هستند؟
– چه چیزی را لازم است بسازیم و چه چیزی را باید خریداری کنیم؟
– آیا یک تَسک خاص را می‌توان به‌ صورت خودکار انجام داد؟
– چه‌طور می‌توان در آینده از این نرم‌افزار پشتیبانی نمود؟

توسعه یا Development
در این مرحله، ترکیب‌بندی کلی کار مشخص شده و دیگر نوبت دولوپرها است که کد بزنند و قابلیت‌های پیش‌بینی شده را برای نرم‌افزار ایجاد کنند و هدف عمدهٔ‌ مهندس دوآپس در این مرحله این است که به دنبال راه‌هایی برای سریع‌تر انجام شدن کارها باشد. به عبارتی، وی باید راهی پیش پای دولوپرها بگذارد تا بتوانند بهترین کار را در کمترین زمان ممکن انجام دهند و این دقیقاً با هدف نهایی کار، یعنی تولید نرم‌افزار، هماهنگ و سازگار است.

در حقیقت، در این پروسه مهندس دوآپس به دولوپرها می‌گوید که از چه ابزاری استفاده کنند و همچنین ابزارهای جدید را در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد تا کارشان تسهیل گردد. همچنین این مهندس دوآپس است که باید بخش‌های مختلف کدهایی که توسط دولوپرها و در محیط توسعه نوشته شده‌اند را مانند قطعات پازل در کنار هم قرار داده و آن‌ها را با محیط نهایی نرم‌افزار هماهنگ کند و این کاری است که هر دولوپری از عهدهٔ آن بر نمی‌آید و شاید اگر مهندس دوآپس نمی‌بود، بسیاری از نرم‌افزارها قدرت، جلوه و شکوه امروزی خود نداشتند! سؤالاتی که یک مهندس دوآپس در این مرحله ممکن است با آن مواجه شود عبارتند از:

– چگونه می‌توانم دولوپرها را در فضایی مشابه فضای محصول نهایی نگاه دارم؟
– چه‌طور به دولوپرها اجازه دهم تا از ابزارهای مورد علاقهٔ‌ خود استفاده کنند؟
– چگونه می‌توانم بهره‌وری و کارایی دولوپرها را افزایش دهم؟
– چه‌طور باید برای دولوپرها توضیح دهم که محیط نهایی نرم‌افزار چگونه خواهد بود؟

تست کردن یا Development
در این مرحله، دولوپرها و مسئولین کنترل کیفیت (QC) کدهای نوشته شده را تست نموده و آن‌ها را برای یکپارچه شدن با سورس‌کد اصلی آماده می‌کنند که در این مرحله ممکن است از ابزارها و اسکریپت‌هایی به‌ منظور انجام خودکار تست‌ها استفاده شود اما هنوز هم برای اجرای دستی کدها بر روی سیستم‌های داخلی شرکت به حضور دولوپرها و مسئولین کنترل کیفیت نیاز است.

در اینجا است که دوباره پای مهندس دوآپس به میان می‌آید به طوری که در این مرحله وظیفه‌اش این است که برای تکرار خودکار تست‌ها راهی بیابد؛ او می‌تواند از ابزارهایی مانند Jenkins ،Bamboo و یا Drone استفاده کند (این‌ها ابزارهای Continuous Integration یا به‌ اختصار CI هستند که تست مداوم کدها را آسان‌تر می‌کنند.) در این مرحله لازم است تا به سؤالات زیر پاسخ داده شود:

– چگونه می‌توان به اصطلاح چندین Client Environment تکرارپذیر ایجاد نمود؟
– از کجا بدانم تست مورد نظر در مورد کدام نسخه از سرویس در حال انجام است؟
– چگونه تاریخچهٔ تست‌ها را دنبال کنم و با استفاده از آن به روندهای موجود پی‌ ببرم؟
– چگونه پس از تست نمودن کدها، مشکلات احتمالی را به دولوپرها اعلام کنم؟
– داده‌های تست را از کجا به‌ دست آورم؟

استقرار یا Deployment
در واقع Deployment به‌ معنای قرار دادن کدها روی سرور اصلی نرم‌افزار است. به‌ طور کلی، این مرحله در مورد این است که کدهای نوشته شده چه‌طور و با چه نظمی در محصول نهایی قرار بگیرند تا کاربر نرم‌افزار قادر به استفاده از سرویس ما گردد. در این مرحله نیز مهندسان دوآپس از ابزارهای CI مشابه آنچه که در بخش قبل معرفی شد استفاده می‌کنند و بعضی از مهم‌ترین سؤالاتی که در این مرحله باید پاسخ داده شوند عبارتند از:

– چه زمانی یک نسخهٔ نهایی نشده از نرم‌افزار آمادهٔ‌ دیپلوی شدن است؟
– چگونه بدون اینکه کاربر متوجه شود،‌ سرویسی را دیپلوی نمایم؟
– چگونه مطمئن شوم که سرویسی که به‌ تازگی دیپلوی شده، سبب ایجاد اختلال نمی‌شود؟
– چگونه فرآیند دیپلوی شدن را به‌ صورت خودکار در آورم؟
– چگونه در صورت لزوم در فرآیند دیپلوی خودکار، مراحلی را به‌ صورت دستی و غیرخودکار انجام دهم؟
– چگونه فرآیند دیپلوی را با روشی تکرارپذیر انجام دهم؟

معمولاً این مرحله زمان زیادی را از مهندسان دوآپس نمی‌گیرد اما بخشی که این مهندسین باید بیشترین زمان و انرژی خود را صرف آن کنند،‌ مرحلهٔ‌ بعدی، یعنی Maintenance، است.

نگهداری یا Maintenance
همان‌طور که قبلاً گفتیم، مرحلهٔ نگهداری از نرم‌افزار یکی از مراحلی است که بیشترین زمان یک مهندس دوآپس را به خود اختصاص می‌دهد و این مرحله تماماً در مورد انجام کارهایی است که در نهایت موجب در دسترس قرار گرفتن یک سیستم و حفظ کارایی آن می‌شوند. در این مرحله سؤالاتی مانند موارد زیر باید پاسخ داده شوند:

– چگونه می‌توانم از مشکلات و باگ‌های موجود در محصول یا سرویس آگاه شوم؟
– چگونه باگ‌های مختلف موجود در محصول یا سرویس را به تیم‌های مناسب ارجاع دهم؟
– چگونه باگ‌های زیرساختی موجود در محصول را برطرف کنم؟
– من به‌ عنوان یک مهندس دوآپس چگونه می‌توانم از سلامت و کارایی همهٔ سرویس‌ها مطمئن شوم؟

سخن پایانی
در واقع DevOps آمیزه و مخلوطی از چندین نقش بوده و هدف نهایی آن در کنار هم قرار دادن دولوپرها و مهندسان اجرایی است. فرهنگ DevOps ویژگی‌ها و قابلیت‌های جدید محصول را با زیرساخت‌های آن سازگار می‌نماید و سبب می‌شود تا این دو بتوانند در کنار هم به‌ خوبی عمل کنند

, , , ,

Related Posts

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
فهرست