در این مقاله یکی از بهترین کتب آموزشی و راهنمای کسب و کار مطرح که در حال حاضر مرجع آموزشی در دانشگاهها و سایر مراکز علمی است را با یکدیگر مرور خواهیک کرد.
کتاب راه اندازی کسب و کار است. این کتاب که حاصل تجربه تدریس به دانشجویان دانشگاه ام آی تی ، به قلم بیل اولت به رشته تحریر درآمده و از این رو راهنمایی فوق العاده برای کارآفرینان محسوب می شود که به وسیله آن می توانند با فرآیندهای کارآفرینی آشنایی کاملی پیدا کنند. پیشنهاد میشود برای کسب موفقیت حداکثری تمام مراحل این فرآیندها اجرا شود تا بتوان بهترین بهره برداری را نمایید.
این کتاب در کشور ما به همت و تلاش انتشارات آریانا قلم ترجمه و منتشر شده است . از این رو شما میتوانید برای تهیه نسخه فیزیکی این کتاب به آدرس اینترنتی زیر مراجعه نمایید.
https://aryanaghalam.com/book/disciplined-entrepreneurship-24-steps-to-a-successful-startup/
در این نوشتار اولین بخش از کتاب “راه اندازی کسب و کار” را با هم مرور خواهیم کرد.
لازم است در ابتدا تعریفی از نوآوری ارائه کنیم: اد رابرت میگوید: نوآوری حاصل جمع اختراع و تجاریسازی است ولی میتوان این تعریف را اینگونه اصلاح نمود که نوآوری نه حاصل جمع اختراع و تجاری سازی بلکه محصول این دو میباشد. در صورتی که تجاری سازی باشد ولی اختراعی نباشد و یا بالعکس نوآوری هم به وجود نخواهد آمد.
برای ایجاد کسب و کار جدید سه راه در پیش روی ماست:
1- ایده داشتن: به چیز جدیدی اندیشیده اید که می تواند در جهان، یا بخش کوچکی از آن، تغییر مثبتی به وجود آورد یا چیزی که پیاده سازی آن می تواند فرآیند آشنای کنونی را بهتر کند.
2- فناوری داشتن: به نوعی نوآوری و پیشرفت فناورانه دست یافته اید و می خواهید روی آن سرمایه گذاری کنید، یا در واقع می خواهید آماده سازی آن را به گونه ای پیش ببرید که اثر مثبتی بر جامعه داشته باشد.
3- شور و اشتیاق داشتن: اعتماد به نفس دارید و آماده اید تا مهارت های شخصی خود را به صورت همه جانبه ارتقا دهید.
پس برای داشتن یک کسب و کار موفق و پایدار، نیازمند پیمودن 24 گام در قالب شش سرفصل هستیم . در نظر داریم تا در این پیام، شش قالب اصلی که تمامی 24 گام در ذیل این موارد تشریح خواهند شد را برای شما بازگو کنیم تا با شاکله اصلی مطالب آتی آشنا شوید.
1- باید بدانید که مشتریان شما چه کسانی هستند؟ 2- چه کارهایی می توانید برای مشتریانتان انجام دهید؟ 3- مشتریانتان چگونه به محصولات شما دست مییابند؟ 4- چگونه از محصولتان درآمد کسب کنید؟ 5- چگونه محصولات را طراحی کنید و بسازید؟ ششمین و آخرین موضوع نیز این است که چگونه کسب و کارتان را ارزیابی کنید؟
از برداشتن یک گام بلند نترسید گاهی از یک فاصله؛ یک چاله یا یک مانع؛ نمیتوان با دو قدم کوچک عبور کرد…
گام نخست: لازمه موفقیت یک کسب و کار مشتری است که برای محصولات و خدمات پول بپردازد. زمانی که شخصی برای محصول یا خدمات شما حاضر به پرداخت پول شود، می توانید ادعا کنید که صاحب کسب و کار شدهاید. این حقیقت ساده باعث حفظ تمرکزتان بر مسائل مهم می شود. نمیتوانید کسب و کار و محصول را یکسان قلمداد کنید زیرا اگر کسی محصول شما را نخرد، کسب و کاری هم ندارید. داور نهایی در تعیین موفقیت کسب و کار شما بازار خواهد بود. با وجود این، فقط داشتن مشتریان دست به جیب به مفهوم داشتن کسب و کار موفق نیست.
برای دستیابی به کسب و کاری سودده و پایدار، باید در مدت زمان نسبتاً کوتاه به اندازه ی کافی مشتری دست به جیب پیدا کنید تا با کمبود سرمایه رو به رو نشوید و به سودآوری برسید. همچنین، در مقام شرکتی نوپا و با منابع اندک، هر اقدامی که انجام می دهید باید به غایت کارآمد باشد.
از این رو، شما کسب و کارتان را با ساختن محصول یا استخدام توسعه دهندگان و فروشندگان آغاز نمیکنید، بلکه آن را با کشف نیازهای برآورده نشدهی مشتریان و با اتخاذ رویکردی مشتری محور بنا مینهید.
سوال اینجاست که چطور مشتریان دست به جیب میتوانند باعث گمراهی شما در یک کسب و کار شوند! نهایتاً این مشتریان دست به جیب هستند که موفقیت محصولی را تعیین می کنند، اما در این میان دو دام وجود دارد که در صورت متمرکز نشدن بر ایجاد بازاری جدید ممکن است گرفتارشان شوید.
نخستین دام « فروش به همه » نام دارد، به این مفهوم که شما در مقام شرکتی نوپا و منابعی بسیار اندک میتوانید محصولاتی تولید کنید که متناسب با نیازهای همه ی افرادی باشد که با آنها تعامل دارید.
نویسنده کتاب در ادامه میگوید: دومین دام رایج « سندروم چینی » است که دانشجویانم آن را با نام ایدهی « سرگرم شدن با صفحات گسترده » می شناسند. ایده اصلی این دام این است که به جای ایجاد بازاری جدید میتوان سراغ یکی از بازارهای بزرگ موجود رفت و بخشی از سهم آن بازار را در اختیار گرفت و به سود آوری دست یافت.
هنگام انجام تحقیقات اولیه ی بازار، باید به سه تذکر مهم زیر توجه کنید:
1. شما برای مشتریان بالقوه و نیازهای آنها « پاسخی » ندارید.
2. مشتریان بالقوه نیز برای شما « پاسخی » ندارند.
3. به قصد تحقیق با مشتریان خود گفتگو کنید و نه به هدف ( فروش یا دفاع) از محصول احتمالی شما. به مواردی که آنها میگویند گوش دهید و سعی نکنید آنها را برای خرید محصول ترغیب کنید.
پژوهش خود را سازماندهی کنید: اطلاعاتی که سعی میکنید برای هر یک از بازارها به دست آورید در هشت قسمت اصلی قرار میگیرند.
در نتیجه اطلاعاتی که لازم است برای هر یک از بازارها به دست آورید در هشت قسمت اصلی قرار میگیرند:
1. ﻛﺎرﻧﻬﺎﻳﻰ: ﻣﺸﺨﺼﺎً ﭼﻪ ﻛﺴﻰ از ﻣﺤﺼﻮل ﺷﻤﺎ اﺳﺘﻔﺎده ﺧﻮاﻫﺪ ﻛﺮد؟ ﻛﺎرﺑﺮ ﻧﻬﺎﻳﻰ در اﻏﻠﺐ ﻣﻮارد ﻫﻤﺎن «ﻗﻬﺮﻣﺎن» ﺷﻤﺎﺳﺖ، ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﻧﻴﺎز دارﻳﺪ در ﺻﺤﻨﻪ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺎﺷﺪ ﺗﺎ از ﻣﺤﺼﻮﻟﺘﺎن ﺑﺎ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ اﺳﺘﻘﺒﺎل ﺷﻮد.
2. ﻛﺎرﺑﺮد: ﻛﺎرﺑﺮ ﻧﻬﺎﻳﻰ ﺑﺮاى ﭼﻪ ﻫﺪﻓﻰ از ﻣﺤﺼﻮﻟﺘﺎن اﺳﺘﻔﺎده ﺧﻮاﻫﺪ ﻛﺮد؟ ﻛﺎرى ﻛﻪ ﻛﺴﺐ و ﻛﺎر ﺟﺪﻳﺪﺗﺎن ﺑﻪ ﻧﺤﻮ ﭼﺸﻤﮕﻴﺮى ﺑﺎﻋﺚ ﺑﻬﺒﻮد آن ﻣﻰ ﺷﻮد ﻛﺪام اﺳﺖ؟
3. ﻣﺰاﻳﺎ: ارزش واﻗﻌﻰاى ﻛﻪ ﻛﺎرﺑﺮ ﻧﻬﺎﻳﻰ در اﺛﺮ اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﺤﺼﻮل ﺟﺪﻳﺪﺗﺎن ﺑﻪ دﺳﺖ ﻣﻰآورد ﭼﻴﺴﺖ؟ در اﻳﻨﺠﺎ ﻣﻨﻈﻮر وﻳﮋﮔﻰﻫﺎ ﻳﺎ ﻛﺎرﺑﺮدﻫﺎى ﻣﺤﺼﻮل ﻧﻴﺴﺖ، ﺑﻠﻜﻪ ﻣﻰ ﺧﻮاﻫﻴﻢ ﺑﺪاﻧﻴﻢ ﻛﺎرﺑﺮ ﻧﻬﺎﻳﻰ ﻣﺸﺨﺼﺎً ﭼﻪ ﭼﻴﺰى از ﻣﺤﺼﻮﻟﺘﺎن ﺑﻪ دﺳﺖ ﻣﻰ آورد. آﻳﺎ ﻣﺤﺼﻮل ﺷﻤﺎ ﺑﺎﻋﺚ ﺻﺮﻓﻪ ﺟﻮﻳﻰ در زﻣﺎن و ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻣﻰ ﺷﻮد؟ آﻳﺎ ﺳﻮد ﺑﻴﺸﺘﺮى ﻣﻰرﺳﺎﻧﺪ؟
4. ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن ﭘﻴﺸﮕﺎم: ﺗﺄﺛﻴﺮﮔﺬارﺗﺮﻳﻦ ﻣﺸﺘﺮﻳﺎﻧﻰ ﻛﻪ دﻳﮕﺮان ﺑﺮاى رﻫﺒﺮى اﻓﻜﺎر و اﺗﺨﺎذ ﻓﻨﺎورى ﺟﺪﻳﺪ ﺑﻪ آﻧﻬﺎ ﻧﮕﺎه و اﺗﻜﺎ ﻣﻰﻛﻨﻨﺪ ﭼﻪ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻫﺴﺘﻨﺪ؟ ﺑﺮﺧﻰ اوﻗﺎت ﺑﻪ آﻧﻬﺎ »ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن راﻫﻨﻤﺎ« ﻧﻴﺰ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﻰﺷﻮد زﻳﺮا اﻳﻦ اﻓﺮاد آن ﻗﺪر ﻣﻌﺘﺒﺮﻧﺪ ﻛﻪ وﻗﺘﻰ ﻣﺤﺼﻮﻟﻰ را ﻣﻰﺧﺮﻧﺪ دﻳﮕﺮان ﻧﻴﺰ اﻳﺸﺎن را اﻟﮕﻮى ﺧﻮد ﻗﺮار ﻣﻰدﻫﻨﺪ، ﻛﻪ اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮع ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺑﺮاﻳﺘﺎن اﻋﺘﺒﺎر ﺑﻪ ارﻣﻐﺎن ﻣﻰآورد.
5. ﺧﺼﻮﺻﻴﺎت ﺑﺎزار: ﭼﻪ ﭼﻴﺰى در اﻳﻦ ﺑﺎزار ﺑﻪ ﭘﺬﻳﺮش ﻓﻨﺎورى ﺟﺪﻳﺪﺗﺎن ﻛﻤﻚ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ﻳﺎ ﻣﺎﻧﻊ آن ﻣﻰﺷﻮد؟
6. ﺷﺮﻛﺎ / ﻋﻮاﻣﻞ: ﺑﺮاى دﺳﺘﻴﺎﺑﻰ ﺑﻪ راﻫﻜﺎرﻫﺎى ﻛﻪ ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﺑﺎ ﺟﺮﻳﺎن ﻛﺎرى ﻣﺸﺘﺮى ﻳﻜﭙﺎرﭼﻪ ﺷﻮد ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﻛﺪام ﺷﺮﻛﺖﻫﺎ ﻫﻤﻜﺎرى ﻛﻨﻴﺪ؟
7. اﻧﺪازهى ﺑﺎزار: ﺑﻪ ﻃﻮر ﻛﻠﻰ، اﮔﺮ ﻧﻔﻮذ شما در ﺑﺎزار ﺑﻪ ﺻﺪ در ﺻﺪ ﺑﺮﺳﺪ، ﭼﻪ ﺗﻌﺪاد ﻣﺸﺘﺮى ﺑﺎﻟﻘﻮه ﺧﻮاﻫﻴﺪ داﺷﺖ؟
8. رﻗﺎﺑﺖ: ﭼﻪ ﻛﺴﻰ ﻣﺤﺼﻮﻻت ﻣﺸﺎﺑﻪ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻣﻰﻛﻨﺪ- ﺧﻮاه اﻳﻦ ﺷﺒﺎﻫﺖ واﻗﻌﻰ ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﻇﺎﻫﺮى؟ ﺑﻪ ﻳﺎد داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮع ﺑﺎﻳﺪ از دیدگاه ﻣﺸﺘﺮى ﻧﮕﺮﻳﺴﺖ و ﻧﻪ ﺻﺮﻓﺎً از دﻳﺪﮔﺎه ﺧﻮدﺗﺎن.
خوب است تا خلاصهای از مطالب قبلی را نیز با هم مرور کنیم.
ﻓﺮآﻳﻨﺪ ﺗﻘﺴﻴﻢ ﺑﻨﺪى ﺑﺎزار ﻓﺮﺻﺖ ﻫﺎى ﺑﺎﻟﻘﻮهى ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن را ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻰ ﻣﻰﻛﻨﺪ. ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﻓﻬﺮﺳﺖ ﺑﺎزارﻫﺎى ﺑﺎﻟﻘﻮه را ﺗﻬﻴﻪ ﻛﺮدﻳﺪ، ﺗﺤﻠﻴﻞ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﻣﺒﺘﻨﻰ ﺑﺮ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت ﺑﺎزار ﺑﺮ ﺗﻌﺪاد ﻣﺤﺪودى از ﺑﺨﺶ ﻫﺎى ﺑﺎزار ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻛﻤﻚ ﺧﻮاﻫﺪ ﻛﺮد ﻛﻪ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻛﻨﻴﺪ ﻛﺪام ﺑﺎزارﻫﺎ ﺑﺮ اﻳﺪه ﻳﺎ ﻓﻨﺎورىﺗﺎن ﺑﻬﺘﺮ اﺳﺖ. ﻫﺪف اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﻓﺮاﻫﻢ ﻛﺮدن راﻫﻜﺎرى ﻛﺎﻣﻞ ﻧﻴﺴﺖ، ﺑﻠﻜﻪ ﻧﺸﺎن دادن ﻃﻴﻒ وﺳﻴﻌﻰ از ﻓﺮﺻﺖ ﻫﺎى ﺑﺎزار اﺳﺖ ﺗﺎ زﻣﺎﻧﻰ ﻛﻪ درﺑﺎرهى ﻛﺎﻧﻮن ﺗﻤﺮﻛﺰ ﻛﺴﺐ و ﻛﺎرﺗﺎن ﻓﻜﺮ ﻣﻰﻛﻨﻴﺪ آﻧﻬﺎ را ﻧﻴﺰ ﻣﺪ ﻧﻈﺮ ﻗﺮار دﻫﻴﺪ. ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت اوﻟﻴﻪى ﺑﺎزار، ﻛﻪ ﺷﺎﻣﻞ ﮔﻔﺖ و ﮔﻮى ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮﻳﺎن و ﻣﺸﺎﻫﺪهى ﻛﺎرآﻧﻬﺎﺳﺖ، ﺗﺎ ﻛﻨﻮن ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ راه ﺑﺮاى ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻰ ﻓﺮﺻﺖﻫﺎى ﺑﺎزار ﺑﻮده اﺳﺖ. اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻛﻤﻚ ﺧﻮاﻫﺪ ﻛﺮد ﺗﺎ در ﻣﺮﺣﻠﻪ ى ﺑﻌﺪى ﺑﺎزار اوﻟﻴﻪى ﺧﻮد را اﻧﺘﺨﺎب ﻛﻨﻴﺪ.